برفتم بر در شمس العماره همون جایی که دلبر خونه داره
برفتم بر دم در زدم من حلقه بر در
بیامد پشت اون در بگفتا کیستی تو
گفتمش من، درو وا کن من مسکین، درو وا کن
من ابو الچماقم، درو وا کن قلچماقم، درو واکن
مثل گربه ی، براقم، درو وا کن درو وا کرد
سلام گرمی به ما کرد منو جا کرد
شرابم داد، نوشیدم من کبابم داد، مکیدن من
هی چی بم داد، خوریدم من جا انداخت، کپیدم من
کپیدم من، سریدم من سر شب شد، هیچ نگفتم
نصفه شب شد، هیچ نگفتم دم صبح شد، هیچ نگفتم
خروسه خوند، هیچ نگفتم من از او هیچی نخواستم
صد تومن خواست نداشتم بیست تومن خواست نداشتم
ده تومن خواست نداشتم یه تومن خواست نداشتم
پنج زاری خواست نداشتم یک قرون خواست نداشتم
یه شاهی خواست نداشتم یه سیگار خواست نداشتم
ته سیگار خواست نداشتم من بیچاره نداشتم
من درمونده نداشتم من وا مونده نداشتم
نداشتم، آی نداشتم